


۲ سیارک عظیمالجثه در حال نزدیک شدن به زمین هستند
با مجله خبری تکنو۱ همراه باشید:
جدول بیوگرافی خوزه رائول کاپابلانکا :
نام کامل José Raúl Capablanca y Graupera
کشور کوبا
تولد ۱۹ نوامبر ۱۸۸۸
هاوانا، کوبا
مرگ ۸ مارس ۱۹۴۲ میلادی (۵۳ سال)
نیویورک سیتی، نیویورک،
ایالات متحده
عنوان استادبزرگ شطرنج
قهرمانی شطرنج جهان ۱۹۲۱-۱۹۲۷
خوزه رائول کاپابلانکا (به اسپانیایی: José Raúl Capablanca y Graupera) شطرنجباز و دیپلمات اهل کوبا بود. او قهرمان شطرنج جهان از سال ۱۹۲۱ تا سال ۱۹۲۷ بود.
این نابغه کوبایی در چهار سالگی شطرنج را آموخت و از هشت سالگی وارد مسابقات رسمی شد . کاپابلانکا ۶ سال عنوان قهرمانی جهان را حفظ کرد. بدون شک کاپابلانکا یکی از قوی ترین قهرمانان جهان است . شطرنج بازی کامل با درک یوزیسیونی بالا ، دیدتاکتیکی عالی و تکنیک قوی در آخر بازی ، قهرمانانی همچون اسمیسلوف فیشر و کارپوف را می توان دنباله رو سبک کاپابلانکا نامید . کتاب آموزشی مراحل سه گانه شطرنج نوشته کاپابلانکا به فارسی ترجمه شده است .
استعداد ذاتی او در بازی شطرنج و توانایی او در حل مسائل و موفقیت در پوزیسیونهای پیچیده او را یکی از مهمترین شطرنجبازان تاریخ کرده است.
او نخستین شخصی بود که خطر تبدیل شطرنج به یک بازی متکی بر حافظه و خالی شدن از حرکات خلاقانه و مساویهای پیاپی در بازیهای مهم شطرنج را پیشبینی کرد و پیرو آن صفحه جدیدی را برای شطرنج طراحی کرد که ده ستون و هشتاد خانه داشت و از دو مهره جدید که یکی توانایی حرکت هم به شکل رخ و هم به شکل اسب (سمت شاه)، و دیگری هم به شکل فیل و هم به شکل اسب (سمت وزیر) را برخوردار بود.
او در سال ۱۹۲۱ امانوئل لاسکر را با ۴ برد و ۱۰ تساوی و بدون باخت شکست داد و عنوان قهرمانی جهان را به دست آورد. ۱۶ سال پیش امانوئل لاسکر در مجله شطرنج لاسکرها از استعداد حیرتانگیز این نوجوان ۱۶ ساله کوبایی در شطرنج خبر داده بود.در سال ۱۹۲۷ در بوئنوس آیرس پس از ۳ برد و ۶ باخت و ۲۵ تساوی از الکساندر آلخین بزرگ، شکست خورد و عنوان قهرمانی را واگذار کرد.
از او به عنوان بالاترین استعداد طبیعی شطرنج نام برده میشود. او درک پوزیسیونی بسیار بالایی داشت و به راحتی مشکلترین حرکات را پیدا میکرد.
کاپابلانکا در ۳۰ تورنمنت از مجموع ۳۵ تورنمنت که بازی کرد مقام اول یا دوم را به دست آورد. او در طول عمرش از مجموع ۵۶۷ بازی که انجام داد تنها ۳۵ بازی را واگذار کرد.
این شامل یک دورهی ۸ ساله (از ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۴) بدون حتی یک شکست است! نسبت باختهای او روی هم رفته حدود ۶ درصد است، یعنی تقریباً نصف باختهای لاسکر و آلخین
کاپابلانکا بهترین شطرنجباز فطری در تاریخ بود. استعداد و نبوغ او در بازی پوزیشنی و مهارت دقیق او در آخر بازی، الهام بخش گروهی از معاصران و جانشینانش از فلور و اسمیسلوف، تا فیشر و کارپف بوده است.
برخلاف رسم معمول جهان ورزش که تعریف از حریفان، اغلب معدود و با رشک ورزی همراه است، او صادقانه تلاش کرد که به شناخت کاملی از دیگر قهرمانان جهان که با او بازی کرده بودند، دست یابد، و اغلب، ویژگیهای مثبت آنان را مورد تحسین قرار میداد.
ماکس ایوه او را اینگونه توصیف میکند: «بی همتا در آخر بازی و در بازی پوزیسیونی.»
باتووینیک به عنوان یک متخصص فنی بی رقیب، در مورد او نوشت: «او بزرگترین نابغه بود و بهترین تأثیر را نسبت به سایر قهرمانانی که ملاقات کردهام بر من گذاشت.» اگر چه آلخین و کاپابلانکا مدت ۱۵ سال با هم صحبت نمیکردند،
آلخین او را به عنوان بزرگترین استعداد شطرنج مورد تمجید و ستایش قرار میدهد. زمانی که لاسکر میگوید: «من شطرنجبازان زیادی را میشناسم، اما فقط یک نفر نابغه بود: کاپابلانکا.» میتوان گفت که هیچ کس همپای او هرگز وجود نخواهد داشت
“کاپا” (آنگونه که دنیای شطرنج او را مینامید) ذاتاً خوشبخت بود. نه فقط به خاطر نبوغ خارق العادهاش، بلکه به جهت افسون و جذبه شخصیتش. همهی این عوامل از او یک سفیر خوب و لایق برای کوبا (سرزمین بومیاش) ساخت. او به عنوان نمایندهی تام الاختیار برای نشر حسن نیت کشورش برگزیده شد.
کاپا به نحو درخشانی برای این وظیفه مجهز شده بود. وی قدرتمند و سرشار از توانمندی و اعتماد به نفس در زمینهی استعداد خودش بود. او شخصیتی برازنده و دلپذیر و خردمندانه داشت. نیم قرن قبل از ظهور فیشر، کاپا تنها استاد قدرتمند شطرنج بود که در غرب مردم نامش را میدانستند و در گروههای بزرگ برای دیدن مسابقاتش میآمدند. به مدت چند دهه به طور مرتب در سراسر جهان گردش و در مسابقات سیمولتانه (همزمان) شرکت میکرد. خیلی سریع بازی میکرد و امتیازات بالایی به دست میآورد، حتی زمانی که حریفش قوی بود. با استانداردهای شطرنج میتوان گفت که کاپابلانکا فطرتاً شطرنجباز به دنیا آمد. نحوهی حرکت مهرهها را در چهار سالگی پیش خود یاد گرفت (گویا با دیدن بازی پدرش با یک نفر دیگر).
در دوازده سالگی در مسابقه با قهرمان هاوانا برنده شد. در هیجده سالگی قبل از بازی در یک واقعهی بین المللی مهم، قهرمان آیندهی آمریکا، مارشال، را در یک مسابقه با نتیجهی ۸ بر ۱ شکست داد! در پی کسب این نتیجهی قوی، به تورنمنت بین المللی بزرگ سن سباستین ۱۹۱۱ دعوت شد. دکتر برنشتاین، یکی از رقبای مشهور، به شرکت این بازیکن ناشناس اعتراض کرد. در گزارش بازیها آمده است که کاپا به نحو درخشانی در دور نخست او را شکست داد! او قصد داشت خود را به عنوان رقیب لاسکر تعیین نماید. کاپا سپس به سفر دور اروپا رفت و مقام اول استادان را در دو مسابقهی کوتاه به دست آورد. او تقریباً تمام رقبا را شکست داد.
لاسکر به خطر افتادن عنوانش از جانب این حریف جوان را احساس کرد. اما با وجود تقاضای رو به افزایش مردم، از ترتیب یک مسابقه تا آغاز جنگ جهانی اول و پایان موقتی فعالیتهای شطرنجی اجتناب کرد. اما وقتی بازیهای بین المللی از سر گرفته شد و کلوپ شطرنج هاوانا ترتیب یک جایزهی بیست هزار دلاری را داد، لاسکر که به خاطر جنگ، فقیر شده بود، موافقت خود را برای شرکت در مسابقه اعلام کرد. او تمام مسابقات را با بی میلی بازی کرد و کاپا با نتیجهی ۴ برد و ۱۰ تساوی، قهرمان جهان شد. موفقیتهای بزرگ کاپابلانکا با پیروزیهای قابل قبول در تورنمنتهای بزرگ لندن ۱۹۲۲ و نیویورک ۱۹۲۷ ادامه یافت، در حالی که هماورد او، آلخین، در هر دو واقعه مقام دوم را به دست آورد. مسابقهی آنها بر سر عنوان جهانی تا ۳۴ بازی به طول انجامید (طولانیترین سری مسابقات قهرمانی جهان). در پایان، آلخین در میان شگفتی، با نتیجهی ۶ بر ۳ (با ۲۵ مساوی) برنده شد.
افسانهی شکست ناپذیری کاپا به پایان رسید. توضیح مرسوم برای نتیجهی بازیها این است که کاپا حریفش را بیش از حد دست کم گرفته بود، چرا که نتیجهی دیدار قبلیاش مقابل آلخین ۸ بر صفر (با ۷ تساوی) به نفع کاپا بود! در حالی که آلخین خود را با شدت وصف ناپذیری برای این مسابقه آماده کرده بود. بازیهای راکدی که در رقابت بر سر عنوان جهانی صورت گرفت و مساویهای کوتاه مدت، و پیروزیهای قاطع نشان از عدم دقت کاپابلانکا در بازیها بوده است. کاپا هرگز شکستش را نپذیرفت و مدتها به سخن گفتن دربارهی “عنوان من” و بحثهای بیهوده راجع به حق بازگشتش پرداخت. در سال ۱۹۳۶ در تورنمنت مسکو اول شد و در مسابقات ناتینگهام مشترکاً مقام اول را به دست آورد، اما نتوانست برتری مطلق سالهای ۱۹۲۰ را دوباره برقرار نماید. آنچه جذابیت داستان او را حفظ کرد، استحکام و ظرافت و زیبایی طرحهایش و آگاهی او در چگونگی تعویض مهرهها بود. مهمترین درس بازیهای کاپابلانکا، ارزش برتریهای کوچک است، مثل شاه فعال، کنترل ستون آزاد، و آرایش بهتر پیادهای. کاپابلانکا در سال ۱۹۴۲ در حالی که ۵۴ سال داشت بر اثر سکتهی قلبی در مانهاتان نیویورک درگذشت. برای بزرگداشت نام او، هر ساله در زادگاهش کوبا “تورنمنت یادبود کاپابلانکا” برگزار میگردد. بازیهای او همیشه نمونه و سرمشقی خواهد بود برای بازیکنان جوانی که طالب استادی در هنر شطرنج پوزیسیونی هستند.